نقد و بررسی سینمای داخلی

قصد داریم اینجا در مورد فیلم های روز سینمای ایران که روی پرده هستند و به تازگی اکران شده اند نقد و بررسی انجام دهیم

نقد و بررسی سینمای داخلی

قصد داریم اینجا در مورد فیلم های روز سینمای ایران که روی پرده هستند و به تازگی اکران شده اند نقد و بررسی انجام دهیم

بایگانی

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «بیوگرافی ارژنگ امیرفضلی» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰

بیوگرافی ارژنگ امیر فضلی
ارژنگ امیرفضلی هنرپیشه و کارگردان اهل ایران است . وی بیشتر به‌عنوان یک کمدین شناخته شده است . وی پسر حسین امیرفضلی است . ارژنگ امیرفضلی عمل خویش را با برنامه «نوروز ۷۲» به کارگردانی داریوش خبره , همراه با مهران مدیری و حمید لولایی آغاز کرد . وی تخت گاز در میدان هنر هفتم درخشید و علاوه بر بازیگری در سینما , تلویزیون و بازی زنده , کارگردانی یک سری تیم تلویزیونی را هم در کارنامه عمل خویش ثبت کرد . ارژنگ امیرفضلی از مهم ترین اثرها او می‌توان به «الو الو اینجانب جوجوام» ( مرضیه برومند ) , «جنگجوی پیروز» ( مجتبی راعی ) , «مربای شیرین» ( مرضیه برومند ) , «شارلاتان» ( آرش معیریان ) , «شام عروسی» ( ابراهیم وحیدزاده ) , «اخراجی‌ها» ( مسعود قریه نمکی ) , «اخراجی‌ها ۲» ( مسعود قریه نمکی ) , «محاکمه در خیابان» ( مسعود کیمیایی ) و «افراطی‌ها» ( جهانگیر جهانگیری ) اشاره نمود .
حسین امیرفضلی متولد 1299 در تهران و درگذشت 1370 در تهران است .
حسین امیرفضلی دارای شهرت به «هوشنگ امیرفضلی» , عمل هنری خویش را با بازیگری نمایش زنده در سال 1322 آغاز و هم زمان در رادیو هم از پرکارترین هنرمندان بود .

ارژنگ امیرفضلی
مزار بابا ارژنگ امیرفضلی

خصوصیات اخلاقی بابا
پاسخ دادن بدین سوال خیلی مشقت بار است زیرا اینجانب دنیایی یاد و آموزه از پدرم به یاد دارم و گزینش یکی آن‌ها و بیانش مشقت بار است صرفا میتوانم بیان‌کنم که از دید روحیات شخصی جا پای پدرم نهاده ام . ولی از لحاظ اخلاقی پدرم خیلی خوبتر از اینجانب بود .

همسر و فرزندان ارژنگ امیر فضلی


ارژنگ امیرفضلی متاهل است و پسری 6 ساله به اسم کارن دارااست . تئوری ای برای این که چرا تیم ساعت خوش تعطیل شد ندارم ; تنها باهاش کنار آمدم . در نقطع ی عطف آوازه بدون چاره شدم بروم در یک کمپانی , با حقوق و دستمزد ماهی 20 هزار تومان بازاریاب تبلیغاتی بشوم . زن نیز گرفته بودم و حقیقتا 20 هزار تومان به هیچ جایم نمی رسید . نیز خودم آنجا عمل می‌کردم و نیز خانم ام آمده بود آنجا فعالیت میکرد اما گشوده پولمان نمی رسید .

ارژنگ امیرفضلی
قصه معاش ارژنگ امیرفضلی
شیوه ورود به میدان هنر
فصل زمستان 71 در یک کمپانی گرافیکی عمل می‌کردم که امیر غفارمنش زنگ زد خاطرنشان کرد بیا برای یک عمل تلویزیونی آزمایش میگیرند , اینجانب و خدابیامرز داوود اسدی با نیز رفتیم . برنامه عید باستانی بود , آن ها را جلوی داریوش خبره و سایر دست اندرکاران اجرا کردیم ; آنان نیز خوششان آمد و گذاشتند ما در عید باستانی 72 بازی کنیم . سپس نیز , اینجانب و داوود اسدی و مهران و حمید لولایی , استارت کردیم فعالیت کردن : اولیه پرواز 57 بود و بعدش نیز ساعت خوش را بازی کردیم .
سرگذشت پزشک معالج نشدن تا بازیگری
اینجانب نخستین می خواستم بروم تجربی بخوانم . بابام می اظهار‌کرد خیر , اینجانب نیز می گفتم می‌خواهم بروم تجربی بخوانم پزشک بشوم . بابام کوتاه آمد اعلام کرد خیلی خب , برو بخوان , رفتیم سال اولیه تجربی رد شدیم . رد که شدم آن گاه روم نشد به بابام بیان‌کنم , آنگاه بابام مرا گذاشت مکتب گرافیک , همگی چیز نیز از آنجا استارت شد ; شناخت با هنر و بازی زنده و نگارگری . به عبارتی جا با داوود اسدی , داریوش پیروز و امیر غفارمنش نمایش زنده فعالیت می کردیم و فقط عشقمان نیز همین بود .
برپایی نمایشگاه
سال 71 یک نمایشگاه نگارگری گذاشتم , عمدتا نیز تو مایه های سورئال نگارگری می کشیدم ; دالی و این سخن ها اما دیدم از این شیوه نمی‌شود پول درآورد رفتم توی موسسه ها گرافیکی فعالیت کردم .
جزئیات معاش ارژنگ امیر فضلی
جزئیات معاش اینجانب نظیر یک تیم آوا است که در آن کلیه دسته آهنگ و نوا ای پیدا می شود و اینجانب سازه به احساس و حالی که دارم بعضا از این آهنگ ها را گوش میکنم . احتمالا وقتی تنها پاپ گوش کنم ولی روزهایی را نیز به گوش دادن آهنگ های سنتی اختصاص دهم . معاش نیز تیم ای از آهنگ های متعدد است که در هر موقعیتی یک کدام از آن ها جذبت می نماید .

زمان ها فراغت
فیلم می‌بینم , تا تعدادی وقت پیش خیلی کتاب می خواندم ولی شرایط فعلی کمتر می‌خوانم . خیلی دوست دارم خارج بروم و در کوی وبرزن راه و روش بروم البته حقیقت این است شرایط فعلی این عمل را نیز انجام نمی دهم زیرا مردمان همیشه میخواهند با بازیگرها عکس بگیرند

خودرو ارژنگ امیر فضلی
آن قدر درآمد دارم که تنها خرج روزمره ام را تامین کنم . دیدنی این جاست که بیشتر مردمان می پندارند بازیگرها می بایست معاش یگانه و ویژه ای داشته باشند و وقتی که من را پشت امر پراید میبینند , بخشید می زنند : اتومبیل بنزت را کجا گذاشتی ! مردمان از ما انتظار دارا هستند معاش شیکی داشته باشیم البته با این پول ها نمی‌شود , شیک معاش کرد .

  • reza mirhaj